امروزه با توجه به بالا رفتن سن ازدواج معمولا سنی که برای مادرشدن در نظر گرفته می شود در حدود سی تا سی و پنج سالگی می باشد. این بازه سنی معمولا با خطراتی برای بارداری همراه می باشد که خوشبختانه با روش های امروزی تا حد زیادی قابل رفع هستند. اما مسئله ای که بسیار مهم بوده و همواره مورد توجه روانشناسان قرار می گیرد در ارتباط با تأثیر سن پدر و مادر و میزان حوصله ای است که آنها برای تربیت فرزندان خود نیز خواهند داشت.
این که بتوانید فرزند خود را به خوبی تربیت کنید تا فردا برای حضور در اجتماع با مشکل مواجه نشود یکی از مهم تری وظایف پدر و مادرها به شمار می رود. برخی از تحقیقات نشان می دهند که افزایش یافتن سن پدر و مادرها بر روی شرایط عصبی یک بچه تأثیرگذار خواهد بود. افزایش یافتن سن پدران معمولا می تواند بر روی تقویت شرایط حرکتی و افزایش یافتن سن مادران می تواند بر روی مهارت های شناختی نیز مؤثر واقع شود. یعنی هرچه سن پدر و مادر افزایش یابد با توجه به تأثیراتی که به دنبال دارند می تواند بر روی این دو حیطه ی مهارتی مؤثر واقع شود. یکی از مهم تری مسائل در زمینه ی افزایش سن پدر و مادر افزایش میزان ابتلا به انواع بیماری ها خواهد بود. بیماری هایی نظیر اوتیسم می تواند بیماری بدی باشد که با افزایش یافتن سن پدرها به وجود خواهد آمد.
شاید تاکنون بسیاری از پدرها و مادرها را مشاهده کرده باشید که برای تربیت کردن فرزندان خود هیچ حوصله ای ندارند و دوست دارند تا فرزند ساکت تری را در اختیار داشته باشند. زمانی که از آنها در خصوص بچه ی دوم پرسش می شود با عصبانیت پاسخ منفی می دهند. با افزایش سن تحمل و صبر برای مشاهده ی کارهای بچه گانه پایین می آید و معمولا مادرها و پدرها یک حریمی را برای روابط والدینی و فرزندی در نظر دارند که قطعا می تواند تأثیر منفی را بر روی سلامت فرزندان داشته باشد.
در صورتی که بخواهید در خصوص زمان مناسب فرزند آوری از والدین سؤالاتی بپرسید قطعا به این نتیجه خواهید رسید که درصد زیادی از آنها سن سی سالگی را سن خوبی می دانند. زیرا در این سن هم به زندگی و تفریحات خود پرداخته اند ، هم از نظر مالی به یک ثبات خوبی رسیده اند و هم اینکه نیاز دارند تا در این سن بچه ای داشته باشند. اما بچه دار شدن در سنین پایین تر یا بالاتر می تواند با خطر افسردگی و تربیت نشدن خوب فرزندان همراه باشد.